سخنی با همکاران صنعت بیمه در باب فیشهای حقوق:
چند روزی است که صنعت بیمه کشور بعد از سالها مظلومیت نقل محافل خبری و سوژه اصحاب رسانه که حاشیه را بر متن مرجح میشمارند شده است
فارغ از اینکه مبالغ دریافتی مسوولین عالیرتبه این صنعت قانونی است یا خیر(هر چند وزارت اقتصاد بر آن مهر تایید زده است) نگاهی به این موضوع از جنبه همکاران صنعت بیمه داشته باشیم:
آیا دریافت ده تا پانزده میلیون تومان برای هیات عامل بیمه مرکزی بعنوان عالیرتبه ترین مقامات صنعت زیاد است؟
اگر زیاد است آیا از مسوولیتهای این مقامات و اختیارات و سطح طبقه بندی اطلاعات این مقامات با خبرید؟
آیا می دانید چه رانت اقتصادی و اطلاعاتی و چه قدرت تصمیم گیری و سیاستگذاری را دارند و تاثیر آن بر آینده صنعت بیمه و همکاران و شبکه فروش را در نظر دارید؟
آیا اطلاع دارید که مجموع حقوق و مزایا و پاداش برخی مدیران عامل شرکتهای بیمه دهها برابر فیشهای اسفند این افراد است؟
آیا از دریافتی و فیشهای حقوق مسوولین و هیات مدیره بانکها و خودروسازها و سایر شرکتها و صنایع اطلاع دارید؟
آیا از آیین نامه وام کارکنان صنعت بیمه باخبرید آیا میدانید بطور میانگین وام دریافتی همکاران بیمه ایران و بیمه مرکزی هم با توجه به میزان حقوق ایشان نزدیک به سیصد میلیون تومان است و از این بابت با مدیران بیمه مرکزی تفاوت چندانی ندارند؟
آیا می دانید سطح حقوق و درآمد فعالان یک صنعت میزان اهمیت آن را در بین مشاغل و صنایع کشور و نزد مسوولین مشخص می کند صنعت نفت از همین باب محبوب شده است؟
آیا به عواقب چنین اتفاقاتی از جنبه میزان اعتماد بیمه گذاران و مشتریان به این صنعت و دید دیگر مقامات و دستگاههای بالادستی تاثیر گذار بر صنعت مانند مجلس و دولت و امثال آن اندیشیده ایم؟
آیا به یاد داریم که این روزها قانون تاثیرگذارترین رشته صنعت و بدنبال آن تعرفه و حق بیمه و مقررات آن در دست تصویب و نگارشند و تاثیر این اقدامات بر این مقررات چه خواهد بود؟
آیا از تصمیماتی که قرار بود در بیمه مرکزی گرفته شوند و درخواستهایی که در مقابل آنها مقاومت شده و بدلایل مختلف گرفته نشده اند مطلعید؟
آیا تضمینی برای بهتر بودن مسوولین آینده بیمه مرکزی از مسوولین فعلی وجود دارد و آیا کسی حاضر است در عین سلامت و درستکاری و شایستگی با حقوق و مزایای کمتر از این چنین مسوولیتی را بپذیرد و از این وامها چشم پوشی کند؟
آیا پس از ماجرای فیش حقوقی مدیرعامل بیمه ایران جانشین وی به کمتر از آن مبالغ بسنده کرده است؟
آیا اگر مسوولین صنعت بیمه وام و حقوق و مزایای کمتری دریافت کنند دریافتی های کارکنان صنعت افزایش خواهد یافت؟
آیا یک فیش حقوقی اسفند ملاک درآمد کل سال یک مسوول است؟
آیا بهتر نیست عملکرد مسوولین با دریافتی آنها مورد قیاس قرار گیرد و در اینصورت آیا امین در برابر اقدامات و مسوولیتهای خود مبالغ زیادی دریافت کرده بود؟فی الواقع با ششصد میلیون تومن وام چند متر آپارتمان در منطقه متوسط تهران میشود خرید؟
بد نیست در چنین وقایعی ما اهالی صنعت بیمه سوالاتی اینچنین را هم از خود بپرسیم و به سیاستهای پشت پرده اینگونه اتفاقات و تبعاتی آنها بر صنعتی که در آن فعالیت و ارتزاق داریم تامل کنیم.
اینکه کارکنان خدوم صنعت بیمه از تبعیض گله داشته باشند خواسته ای بجا و حق مسلم آنهاست اما اینکه این خواسته از چه مجرایی دنبال شود بسیار مهم است و ایکاش آبروی صنعت بیمه در این مطالبه مورد معامله قرار نمی گرفت و بگونه ای دیگر عمل میشد.
این واقعه حکایت آن شعر سعدی را به ذهن متبادر می کند که:
یکی بر سر شاخ بن می برید...